اختتامیه جایزه «چراغ» روزنامه‌نگاران برگزار شد

اختتامیه جایزه «چراغ» روزنامه‌نگاران برگزار شد

به گزارش خبرگزاری آژیراک، اکبر منتجبی رییس هیات مدیره انجمن روزنامه‌نگاران استان تهران در اختتامیه جایزه «چراغ» گفت: در خدمت خانم ساغرچی همسر زنده‌یاد ابراهیم نبوی هستیم.
ما در اندوه از دست دادن آقایان نبوی و آروین هستیم. از دست دادن آنها جامعه رسانه‌ای را در شوک فرو برد. برای فرید مدرسی آرزوی سلامتی داریم تا جراحی کبد انجام دهد. آقای صالحی وزیر ارشاد همکاری‌های لازم را دارن که جای تشکر دارد.
وی افزود: امشب اختتامیه جایزه چراغ را داریم که از همه شرکت‌کنندگان و هیات داوران تشکر می‌کنم که چراغ حقیقت را روشن نگه می‌دارید.

بر اساس گزارش کانال انجمن صنفی روزنامه نگاران، این مراسم ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ با حضور جمع زیادی از اعضای صنف در تهران برگزار شد.

علی ربیعی دستیار اجتماعی رئیس دولت چهاردهم در مراسم اختتامیه سومین دوره جایزه روزنامه‌نگاری انجمن صنفی روزنامه‌نگاران «چراغ» به بیان دیدگاه و خاطره ای از ابراهیم نبوی _داور_ پرداخت.
علی ربیعی با اشاره به چالش‌های ورود پیکر داور به ایران گفت: برای آوردن پیکر داور مشکلاتی بر سر راه قرار داشت که با پیگیری، تعهد و قول‌هایی که داده شد، سرانجام پیکر داور در خاک وطن آرمید.
او در ادامه با اشاره به حضور ایرانیان خارج از کشور چالش‌های آنان را در دو بخش هویتی و زندگی کردن در ایران دانست و ابراز امیدواری کرد که بتوانیم در آینده، ایرانیان خارج از کشور به ایران بیایند.

او همچنین بیان کرد: داور آرزوی بازگشت به وطنش را داشت و در این مورد گفته است: «من دوست دارم فعالیت رسانه‌ای‌ام در محیطی باشد که زبان مادری‌ام در آن به گوشم شنیده شود. علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که می‌خواهم به کارهای ماندگار و اساسی‌ام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمان‌ها و داستان‌های کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که می‌خواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنج‌هایی را که مردم می‌کشند، بکشم و در همان شادی‌هایی که از آن بهره می‌برند، شریک باشم. مطمئنم در سال‌هایی که در ایران نبودم بلاهایی بر سر اقتصاد و جامعه ایران آمده اما من و امثال من می‌توانیم برای بهتر شدن اوضاع کمک کنیم. من دوست دارم در همان شهر دودآلود، با مردمانی که سریع عصبانی می‌شوند، با قیمت‌های دائماً متغیر زندگی کنم.»

در ادامه مراسم، پیام صوتی لیلا دختر زنده‌یاد داور پخش شد که در آن درباره رابطه عاطفی خود با پدر و فقدان او صحبت کرده بود.

شمس‌الواعظین روزنامه‌نگار پیشکسوت نیز درباره شادروان ابراهیم نبوی بیان کرد: پیشنهاد می‌کنم مجموعه گفتگوهای نبوی را هرجا پیدا کردید، مطالعه کنید؛ گفتگوهای بلند با فرج سرکوهی، امیر انتظام. 

این روزنامه‌نگار ادامه داد: گفتگوشونده‌ها علاقه دارند کوتاه حرف بزنند ولی نبوی چنان گفتگوشونده را به وجد می‌آورد که گفتگوشونده خودش مایل به ادامه گفتگو می‌شد. همه گفتگوهای او آموزنده بوده‌اند.
ابراهیم نبوی با تاسی از استادانی چون سیروس علینژاد، گفتگو کردن را زنده نگه داشت. ابراهیم نبوی با اینکه طنزنویس بود به شدت به مخاطب احترام می‌گذاشت.

شمس الواعظین با بیان خاطره ای از داور بیان کرد: ابراهیم نبوی نیاز به مخاطب و رابطه عاطفی با آن داشت.
به گفته این روزنامه‌نگار پیشکسوت، ابراهیم نبوی از ان دست نویسندگان توانمند با مهارت بالا بود.

او در ادامه با اشاره به خاطر دیگری از گلشیری در دفتر روزنامه جامعه به نقل از او گفت: بعد از عبید زاکانی بدون تردید، تنها طنزنویسی که بتواند جای عبید را بگیرد ابراهیم نبوی است.

او همچنین توضیح داد: آنهایی که از ایران تبعید یا از کشور خارج شدند، دست خودشان نبوده و اینها سرمایه‌های کشور هستند.

هادی حیدری نیز درباره داود احمدی مونس(آروین) هنرمند جوان تازه‌درگذشته متنی را بدین شرح خواند:

«مرگ یک عزیز، پدیده غریبی است! آدم‌هایی که سال‌ها یکدیگر را ندیده‌اند و یا همدیگر را نمی‌شناسند گرد هم جمع می‌شوند و نقطه اشتراکشان دوست و یار عزیزی است که تازه از دست رفته است. گویی «نیستی» و یا «فقدان»، یک «بودن» و یا «موجودیت» را شکل می‌دهد. و همین پارادوکس، مرگ را به امری غریب‌تر تبدیل می‌کند.

و چه‌قدر «مرگ» به آروین نمی‌آمد! که در روزگار بودنش، نقطه اتصال آدم‌ها بود؛ از طیف‌های گوناگون، از نگاه‌ها و سلیقه‌های متفاوت. خبر از احوالات آدم‌ها را از او می‌شنیدیم؛ حال دوستان دورافتاده را و یاران جدا مانده را.

از همان چهارده سالگی‌اش در سال ۱۳۷۶ که او را در راهروی طبقه دوم خانه روزنامه‌نگاران جوان دیدم، تصویر یک هنرجوی جست‌وجو گر در ذهنم نقش بست. مجله‌ای تجربی منتشر می‌کرد که نامش «آروین کاریکاتور» بود و آثار کارتونیست‌های مختلفی را در آن منتشر می‌کرد. بعدها نام مستعارش را نیز از همان گرفت و شد «آروین» کاریکاتوریست.

همین مشق‌ها بود که سه سال بعد اولین کتاب فصل کاریماتور را منتشر کرد که قرار بود پروژه‌ای ادامه‌دار باشد اما هرگز به شماره دوم نرسید!

ذهن بی‌قرار و روح شیدایی داشت. او عاشق کاریکاتور بود و در روزگاری که بسیاری به دلایل مختلف، عطای این هنر را به لقایش بخشیدند، او کاریکاتوریست ماند.

کلامش، سرشار از طنز ذاتی بود. تکیه‌های کلامی داود احمدی مونس، ویژه و منحصر به فرد بودند. مهارت زیادی در بازی با کلمات داشت. از شیوه‌های متفاوت تصویری برای بیان خود، بهره می‌گرفت. فقط کارتون و کاریکاتور نبودند که وسیله بیان او شوند، جایی ویدئو می‌ساخت، گاهی با کولاژهای طنزآمیز تصویری، پیامی را منتقل می‌کرد. عکس‌های سلفی و جستارنویسی‌هایش نیز که در سال‌های اخیر خنده‌های شیرینی بر لبان دوستان و مخاطبانش شکل می‌دادند.

ما در روزنامه‌های مختلفی از سال ۱۳۷۷ به این سو با هم کار کردیم. در میانه‌های دهه هشتاد به نظرم آثار او به یک پختگی و بلوغ رسیده بودند اما گویا زمانه با آروین سر سازگاری نداشت و شرایط زندگی و کاری او دچار تلاطم‌های زیادی بود که وضعیت‌اش را دچار تغییر می‌کرد. من این تغییر را از اواخر دهه هشتاد احساس کردم.

برایم بسیار دشوار است که باور کنم آن جان شیفته و ذهن جست‌وجوگر و خلاق، اینک در ۴۱ سالگی ، جهان را ترک می‌کند. داود احمدی مونس برای من سمبل نسلی است که برای رسیدن به آرزوهایشان جنگیدند؛ در ایران ماندند و تمام فشارها و محدودیت‌ها را به جان خریدند اما طوفان ناملایمی‌ها چنان وجودشان را در هم پیچید که در طلایی‌ترین سنین عمرشان به انزوا و افسردگی و خاموشی کشیده شدند.

آروین عاشق ایران بود. این را می‌توانید در میان انبوهی از آثارش ببینید. او زندگی را دوست داشت ولی قدر خودش را آن‌چنان که بایسته بود، ندانست. در ماه‌های پایانی عمرش درد ناشی از بیماری، امانش را بریده بود. آخرین پست اینستاگرامی او به تاریخ نوزدهم بهمن‌ماه ۱۴۰۳ را که می‌خوانم، قلبم مچاله می‌شود؛ آن‌جا که نوشته بود: «در آستانه تغییر… تا چه خواهدم تقدیر. با این اشک و درد و بی‌خوابی، بی‌تابی. دو ماه شد و این مسیر ادامه دارد…»
داود عزیز!
یادت همیشه با ما خواهد بود و فقدانت حفره‌ای عمیق در قلب ما باقی خواهد گذاشت.
سفرت به‌سلامت پسر خوش‌قلب ایران!»

بهروز گرانپایه، روزنامه‌نگار و مترجم نیز قطعه شعری در وصف ابراهیم نبوی خواند.

برای سیدابراهیم نبوی؛
با مرگ هم شوخی می‌کرد

کلمات را خمیر می‌کرد
و از آن‌ها خنده می‌ساخت

یأس را می‌خندانْد
نومیدی را به رقص می‌آورد
و در تنهایی می‌گریست

طنز نو کاشت و شکفت
باغی از  طنز برآمد

مهربانی‌اش لحظه‌ای بود
لحظه‌ها را زندگی می‌کرد

شورش طنازانه‌ای بود
علیۀ دنیا و بودن
بسیار اما دلتنگِ نبودن می‌شد!

شتاب داشت همیشه
می‌گفت
نمی‌خواهم «در انتظار گودو» بمانم

زود عاشق شد
با عاشق‌اش هم به بازی نشست
بی‌وفایی کرد
اما فراموش نکرد

مُعلّق
میان نبوغ و جنون 
نابغه‌ها «نرمال» نیستند
چیزی شبیه
گاو نُه من شیرده
که گاهی لگد می‌زند
به تغار شعر و زندگی!

نان قدرت را هم خورده بود
اما نمکدانش را بارها شکست

جرأت دانستن داشت
و جسارت عریان‌سازی رذالت

دردسر شده بود
قدرت به او گفت برو و رفت
رفتن‌اش آغازِ پایان بود

همه چیز را تجربه می‌کرد
ریا نمی‌کرد
درونش دعوای سختی بود

تن‌اش تحمل روح بی‌تاب او را نداشت
جسم خود را فدای جان‌اش کرد

با مرگ هم شوخی می‌کرد
با آن کشتی می‌گرفت
و بالاخره زمین‌اش زد

وصیت کرد بعدِ مُردن
مرا بسوزانید
آتش سرکشی بود
که خود را سوخت
و خاکسترش خندید

در ادامه مراسم، بیانیه هیات داوران سومین دوره جایزه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران (چراغ) توسط مستوره برادران نصیری خوانده شد.
  
«هیات داوران سومین دوره جایزه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران، پس از بررسی آثار ارسال‌شده، لازم می‌داند نکاتی را درباره کم و کیف آثار و به طور کلی وضعیت عمومی مطبوعات کشور صریح و شفاف با روزنامه‌نگاران، مدیران رسانه‌ها و مخاطبان در میان بگذارد.
بررسی آثار نشان می‌دهد که تعداد مطالب شاخص و باکیفیت در این دوره، کمتر از دوره‌های پیشین بوده است. این روند ضرورت توجه بیشتر به آموزش را نشان می‌دهد. سطح عمومی آثار نشان داد که بسیاری از خبرنگاران نتوانسته‌اند سوژه‌های تازه، ناب و کمتر دیده‌شده‌ای را شناسایی کنند و در اغلب موارد، گزارش‌ها و تحلیل‌ها با نگاه‌ و زاویه دید تکراری نوشته شده‌اند. همین سبب شده که تعدادی از آثار جذابیت کمتری داشته و تأثیرگذار نباشند و مخاطب در میانه‌ی راه دست گزارشگر را رها کرده و به وادی دیگری برود.
همچنین، داوری‌ها نشان داد که نحوه‌ی تنظیم و پرداخت گزارش‌ها و مصاحبه‌ها با استانداردهای حرفه‌ای فاصله دارد. در بسیاری از موارد، مصاحبه‌ها بدون چالش حرفه‌ای و نشان از مسلط نبودن مصاحبه‌گر به موضوع بود. غالب گزارش‌ها با شروعی گیرا آغاز می‌شدند، در ادامه انسجام  کافی را نداشتند و پایان‌بندی‌ها ناقص و رهاشده بود. گویا خبرنگار انگیزه‌ی و  فرصت لازم را برای پرداخت عمیق‌تر به موضوع نداشته است.
یکی از نکات مثبت در جشنواره‌ی امسال، توجه ویژه به روزنامه‌نگاری تخصصی است. از این رو در حوزه‌های مختلف، از روزنامه‌نگارانی که در حوزه‌های خود به شکل تخصصی و پیگیرانه موضوعاتی را دنبال کرده‌اند، قدردانی خواهد شد. این نگاه، می‌تواند مشوقی برای روزنامه‌نگاران باشد تا در آینده، به فعالیت‌های عمیق‌تر و تخصصی‌تر در حوزه‌های مختلف خبری بپردازند.
در بخش آثار ویدئویی نیز آنچه بیش از همه به چشم می‌آید، حضور کم‌رمق شرکت‌کنندگان است که بخشی از آن را می‌توان متأتر از  توان پایین رسانه‌ها و بنگاه‌های خبری در فعالیت‌های ویدئویی ـ صوتی و پرداختن به شکل‌های جدید روزنامه‌نگاری دانست. این حضور کم‌رمق به برگزارکنندگان و هیأت داوری اجازه‌ی تعریف بخش‌های مختلف و داوری دقیق‌تر را نمی‌داد. 
انتخاب از میان گفت‌وگوهای ویدئویی یا ویدئوکست‌ها با توجه به تعداد آثار حاضر در رقابت امسال برای هیات داوران ممکن نبود. چرا که مفهوم رقابت با توجه کمی آثار در این حوزه‌ها شکل نمی‌گرفت. در میان آثار ارسال‌شده عمده‌ی کارها در دو گونه‌ی گزارش‌های مستند و گزارش‌های خبری قرار می‌گرفتند. آنچه در بسیاری از گزارش‌های خبری به چشم می‌آمد توان فنی پایین گزارش‌ها بود. هر چند انگیزه‌ و تعهد روزنامه‌نگاران در پرداختن به آسیب‌ها و معضل‌ها یا اطلاع‌رسانی درباره‌ی وقایع در پس همه‌ی آثار رسیده مشخص بود اما در نهایت نمی‌توان کتمان کرد که این آثار به لحاظ تصویری محصولاتی ساده‌اند که نبود امکانات و آموزش‌های رسانه ای در پس آن‌ها مشخص است. هیأت داواران سومین جشنواره‌ی مطبوعات از صاحبان رسانه‌ها و بنگاه‌های مطبوعاتی می‌خواهد با به خدمت گرفتن نیروهای فنی کارآزموده و ارتقاء توان فنی مجموعه‌های خود، همچنین برگزاری دوره‌های آموزشی برای خبرنگاران به رشد شکل‌های متأخر روزنامه‌نگاری کمک کنند که در غیر این صورت هر سال و هر ماه و هر روز از میزان تاثیرگذاری و ضریب نفوذ آن‌ها کاسته خواهد شد و از شرایط بد کنونی به وضعیت‌ بدتر خواهند رسید.
یکی از پیشنهادهای مهم هیئت داوران در این دوره، ایجاد فرصتی برای پرورش و حمایت از استعدادهای نوظهور در روزنامه‌نگاری است. برخی از روزنامه‌نگاران جوان که آثارشان به جشنواره رسیده بود، نشان دادند که از استعداد بالایی برخوردارند اما هنوز نیاز به راهنمایی و تجربه‌آموزی دارند. به همین دلیل، هیئت داوران پیشنهاد کرد که فرصتی مهیا شود تا این روزنامه‌نگاران بتوانند در سه تا شش ماه اول سال ۱۴۰۴، در روند کارشان از راهنمایی تنی چند از استادان پیشکسوت برخوردار شوند. چنین طرحی می‌تواند نقش مهمی در ارتقای سطح حرفه‌ای این نسل از روزنامه‌نگاران داشته باشد.
از مباحث مهم جلسات داوری، بررسی دلایل کاهش کیفیت آثار بود. این بررسی‌ها نشان داد که وضعیت اقتصادی رسانه‌ها، فشارهای مضاعف بر خبرنگاران و بی‌توجهی به آموزش حرفه‌ای، نقش مهمی در افت کیفی آثار داشته است. در شرایطی که امنیت شغلی کاهش یافته و حقوق و مزایای خبرنگاران، تأمین‌کننده‌ی حداقل زندگی نیست، انتظار تولید آثار باکیفیت و خلاقانه دشوار و شاید غیرمنصفانه باشد.

بخشی از این مشکلات به مدیریت رسانه‌ها بازمی‌گردد؛ کوچک‌سازی تحریریه‌ها و کاهش نیروهای متخصص، فشار کاری مضاعفی را بر خبرنگاران باقی‌مانده تحمیل کرده است. 
در چنین شرایطی، نه‌تنها فرصتی برای خلاقیت و پرداخت بهتر به مطالب وجود ندارد، بلکه خبرنگاران ناچارند برای حفظ موقعیت شغلی خود، چندشغله شوند و همزمان به خدمت روابط عمومی سازمان‌ها درآیند و صرفاً به تولید محتواهای سطحی و سریع بپردازند. ادامه این روند، مطبوعات را از نقش نظارتی و تحلیلی خود دور خواهد کرد. با این همه، هیئت داوران عمیقاً قدردان آن گروه از روزنامه‌نگارانی است که باوجود تمام دشواری‌ها و موانع، همچنان در این عرصه باقی مانده‌اند و با تعهد، تلاش و امید، چراغ مطبوعات مستقل را روشن نگه داشته‌اند.
 امید است که این مشکلات با همکاری و هم‌اندیشی میان خبرنگاران، مدیران رسانه‌ها و نهادهای تصمیم‌گیر حل شده و شاهد روزهایی پربارتر برای روزنامه‌نگاری کشور باشیم.
 
اعضای هیات داوران سومین دوره جایزه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران (چراغ)
سیروس علی‌نژاد، نرگس جودکی، کمال آقایی، مهدی میرمحمدی، محسن آزموده، مستوره برادران نصیری، متین غفاریان، فاطمه علی‌اصغر»

فهرست برگزیدگان جشنواره چراغ; سومین دوره جایزه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران
 
بخش مکتوب 
· گزارش خبری مکتوب 
شایسته قدردانی
– روزهای سخت نفس/ الناز محمدی/ روزنامه هم‌میهن 
– پول ندارید مدرسه تمیز کنید/ هدی هاشمی/ روزنامه شرق 
برگزیده:
بیروت ساعت ۳ بعدازظهر/ مصطفی مسجدی آرانی/ روزنامه هفت صبح  

· گزارش غیرخبری مکتوب 
شایسته قدردانی
– برای کوچ بازار/ علی ایوبی/ روزنامه هم‌میهن
–   به دلیل اهتمام ویژه در زمینه روزنامه‌نگاری حوزه ادبیات/ میلاد حسینی/مجله آگاهی نو 
برگزیده
– همکاری برای محیط زیست در تنهایی/ فاطمه باباخانی/ روزنامه هم‌میهن  

· رشته مصاحبه و میزگرد مکتوب 
شایسته قدردانی
– رویای پاریس/ صابر محمدی/ مجله وزن دنیا 
– لندتک‌ها بازاریاب بانک‌ها نیستند/ مرضیه امیری/پایگاه خبری راه‌پرداخت 
–  در این بخش هیات داوران هیچ یک از آثار را شایسته عنوان برگزیده ندانست.

بخش چند رسانه‌ای
شایسته قدردانی 
– وقتی رفتیم غروب بود/ هدی هاشمی و فرانک جواهری/ شبکه شرق
اثر برگزیده
–  روایت تاریخ فوتبال زنان از پیش از انقلاب تا امروز/ شقایق آسیایی/ شبکه شرق

بخش ویژه (چراغ حقیقت)
 
· رشته راستی‌آزمایی اخبار 
شایسته قدردانی 
ـ مجموعه گزارش‌های حقیقت‌سنج/ سوگل دانائی و نسیم بنایی/ رسانه اکو ایران 
· رشته روزنامه‌نگاری پیگیرانه 
شایسته قدردانی 
– مجموعه گزارش‌هایی درباره تالاب هورالعظیم/ نادره وائلی‌زاده/ روزنامه پیام‌ما 
مجموعه گزارش‌هایی درباره هوش مصنوعی/ هدی عربشاهی/ روزنامه جام جم 
برگزیده 
مجموعه گزارش‌هایی درباره مهاجران/ زهرا جعفرزاده/ هم‌میهن

· تحولات خاورمیانه 
شایسته قدردانی 
ـ گزارش‌هایی درباره جنگ غزه/ یاسمن طاهریان/ روزنامه هم‌میهن 
برگزیده 
ـ مجموعه آثار درباره جنگ غزه و تحولات خاورمیانه/ شهاب شهسواری/ روزنامه هم‌میهن 

آثار بخش کارزار
آثاری که بر مبنای کارزارهای عمومی در رسانه‌ها منتشر شده است

شایسته قدردانی
– سودای طلا در آتش‌ تفتان/ الهه باقری/ روزنامه اعتماد 
– مشکل زاکانی است یا صندلی شهردار/ نورا حسینی و فرانک جواهری/ روزنامه شرق 
برگزیده
مشکل پرسنل راه‌آهن چیست؟/ رضا اسدآبادی/ ایلنا

اطلاعات آماری دوره سوم جایزه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران که توسط امین شول دبیر این دوره اعلام شد
 
–        برای افزایش شفافیت و بهبود روش داوری روش دریافت آثار را تغییر دادیم 
–        اهمیت یافتن راستی‌آزمایی اخبار در روزنامه نگاری ایران و جهان 
–        اهمیت توجه به تحولات خاورمیانه
–        اهمیت روزنامه‌نگاری پیگیرانه 
–        به حد نصاب نرسیدن رشته‌های عکس خبری و طرح و کاریکاتور 
 
۱۵۳ روزنامه‌نگار در این رویداد حضور پیدا کردند.
–        بخش گزارش غیرخبری ۵۷ اثر 
–        گزارش خبری مکتوب ۳۳ اثر 
–        بخش مصاحبه و میزگرد مکتوب ۳۱ اثر 
–        بخش چندرسانه‌ای ۲۰ اثر
–        بخش چراغ حقیقت ۹۰ اثر 
۲۵۱ اثر به مرحله داوری راه یافته است. 
–        بخش کارزار
۳۷ اثر 
 
حمایت انجمن از چهار خبرنگار
–        رابعه تیموری
–        بنیامین یوسف‌زاده شهرآرا
–        فاطمه شکرزاده لاهرودی
–        نادر نینوایی

۵۷۵۷

اختتامیه جایزه «چراغ» روزنامه‌نگاران برگزار شد

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اختتامیه جایزه «چراغ» روزنامه‌نگاران برگزار شد" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اختتامیه جایزه «چراغ» روزنامه‌نگاران برگزار شد"، کلیک کنید.