موقوف علیهم: هر آنچه باید در مورد این مفهوم حقوقی بدانید
موقوف علیهم یعنی چه؟
موقوف علیهم به اشخاص یا جهاتی اطلاق می شود که مال به نفع آن ها وقف گردیده است؛ به عبارت دیگر، ذی نفعان اصلی منافع حاصل از مال موقوفه هستند. این مفهوم یکی از ارکان سه گانه اصلی عقد وقف در فقه و حقوق به شمار می رود و بدون تعیین صحیح آن، وقف کامل و نافذ نخواهد بود.
 
وقف یکی از سنت های دیرینه و حسنه در فرهنگ و شریعت اسلامی است که به منظور تسبیل منافع یک مال برای اهداف نیکو و ماندگار، صورت می گیرد. این نهاد حقوقی-شرعی، پیوندی عمیق با کمک های عام المنفعه، ترویج علم، حمایت از نیازمندان و گسترش ارزش های اخلاقی دارد. در حقیقت، وقف یک عمل خیرخواهانه است که در آن، شخص واقف، مالکیت عین مال خود را از ملک خود خارج کرده و آن را در مسیر خاصی قرار می دهد تا منافع آن به طور مستمر و پایدار به اشخاص یا جهات مشخصی برسد. شناخت دقیق ارکان وقف، به ویژه مفهوم «موقوف علیهم»، برای صحت و نفوذ این عقد حیاتی است. این شناخت نه تنها برای واقفین که قصد انجام این عمل خیر را دارند، بلکه برای متولیان اوقاف، حقوقدانان و حتی عموم مردم که با این واژه سر و کار دارند، ضروری است.
موقوف علیهم یعنی چه؟ تعریف جامع و دقیق
برای درک کامل مفهوم موقوف علیهم، لازم است به ریشه شناسی لغوی و سپس تعریف حقوقی آن بپردازیم.
تعریف لغوی و ریشه شناسی
واژه «موقوف علیهم» از دو بخش «موقوف» و «علیهم» تشکیل شده است. «موقوف» اسم مفعول از ریشه «وقف» است و به معنای «چیزی که وقف شده» یا «حبس شده» به کار می رود. «علیهم» نیز به معنای «بر آن ها» یا «به سود آن ها» است. بنابراین، از نظر لغوی، موقوف علیهم به معنای «کسانی که چیزی به نفعشان وقف شده است» یا «اشخاصی که وقف بر آنان صورت گرفته است» ترجمه می شود.
تعریف حقوقی به زبان ساده
در زبان حقوقی و به بیانی ساده، موقوف علیهم به آن دسته از افراد، گروه ها، یا نهادهایی اطلاق می شود که قرار است از منافع مال موقوفه بهره مند شوند. این افراد یا جهات، اهداف اصلی واقف از انجام عمل وقف هستند و بدون وجود آن ها، فلسفه وقف محقق نخواهد شد. آن ها مالک عین مال موقوفه نمی شوند، بلکه فقط حق استفاده از منافع و درآمدهای حاصل از آن را دارند.
تعریف حقوقی از منظر قانون مدنی
قانون مدنی ایران، به طور مستقیم تعریفی از موقوف علیهم ارائه نکرده است، اما در ماده ۵۵ خود، عقد وقف را چنین تعریف می کند: «وقف عبارت است از اینکه عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود.» در اینجا، «تسبیل منافع» به معنای صرف کردن منافع در راه خدا یا امور خیریه یا به نفع اشخاص خاص است. موقوف علیهم همان کسانی هستند که این منافع برای آن ها تسبیل می شود. به عبارت دیگر، موقوف علیهم همان اشخاص یا جهات «مصرف کننده منافع» هستند که واقف، آن ها را در نیت خود مد نظر داشته است.
ماده ۵۵ قانون مدنی: «وقف عبارت است از اینکه عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود.» این ماده، سنگ بنای درک مفهوم موقوف علیهم به عنوان ذی نفعان منافع تسبیل شده است.
به عنوان مثال، اگر شخصی یک ملک تجاری را وقف کند تا درآمد حاصل از اجاره آن صرف تحصیل دانشجویان نیازمند شود، در اینجا، دانشجویان نیازمند، موقوف علیهم این وقف محسوب می شوند. آن ها مالک آن ملک تجاری نیستند، اما حق استفاده از منافع مالی آن را برای هدف مشخص شده دارند.
جایگاه موقوف علیهم در ارکان اصلی وقف
عقد وقف، همچون سایر عقود، برای تحقق و صحت خود نیازمند وجود ارکانی است. این ارکان اساسی، ستون های تشکیل دهنده وقف هستند و عدم وجود هر یک، به بطلان یا عدم نفوذ آن منجر می شود. ارکان اصلی عقد وقف عبارتند از:
- واقف: شخصی که مال خود را وقف می کند. او باید اهلیت قانونی برای تصرف در مال خود را داشته باشد.
- عین موقوفه: مالی که وقف می شود. این مال باید عین، معلوم، معین و قابل قبض و بقا باشد.
- موقوف علیهم: ذی نفعان وقف، یعنی کسانی که منافع مال موقوفه به آن ها اختصاص می یابد.
رابطه و اهمیت موقوف علیهم
موقوف علیهم قلب تپنده عقد وقف است. وجود موقوف علیهم، به وقف هدف و معنا می بخشد و بدون تعیین آن ها، وقف فاقد موضوع و باطل خواهد بود. واقف با تعیین موقوف علیهم، نیت خیر خود را محقق می سازد و مسیر بهره مندی از منافع مال موقوفه را مشخص می کند. این رکن، تعیین کننده ماهیت وقف و نحوه اداره و مصرف منافع آن است. به عنوان مثال، اگر واقف خانه ای را برای سکونت فقرا وقف کند، فقرا موقوف علیهم هستند و هدف از وقف، سکونت آن ها خواهد بود. عدم وجود یا عدم تعیین صحیح موقوف علیهم، به منزله عدم تحقق نیت واقف و بی نتیجه ماندن عمل وقف است.
مقایسه موقوف علیهم با واقف و متولی
برای روشن تر شدن جایگاه موقوف علیهم، تفاوت نقش آن ها با واقف و متولی ضروری است:
- واقف: مبدع و ایجادکننده وقف است. او کسی است که مالکیت مال را از خود سلب کرده و آن را وقف می کند. نقش واقف در زمان ایجاد وقف، اصلی و اساسی است.
- متولی: مسئول اداره و نگهداری مال موقوفه و صرف منافع آن مطابق نیت واقف است. متولی یک نماینده یا امین برای اجرای نیت واقف و حفظ حقوق موقوف علیهم است.
- موقوف علیهم: صرفاً ذی نفعان وقف هستند و حق استفاده از منافع را دارند. آن ها نه مالکان عین موقوفه هستند و نه لزوماً وظیفه اداره آن را بر عهده دارند (مگر در موارد خاص و با تعیین واقف).
در واقع، واقف بخشنده، متولی اداره کننده و موقوف علیهم بهره برنده هستند. این سه رکن در کنار هم، ساختار کامل و کارآمد وقف را تشکیل می دهند.
انواع موقوف علیهم: وقف عام و وقف خاص
موقوف علیهم بر اساس نحوه تعیین و تعدادشان به دو دسته کلی تقسیم می شوند که این تقسیم بندی، مستقیماً به انواع وقف (وقف خاص و وقف عام) ارتباط پیدا می کند. این تمایز در احکام و شرایط وقف بسیار حائز اهمیت است.
موقوف علیهم محصور (وقف خاص)
موقوف علیهم محصور به اشخاصی اطلاق می شود که تعدادشان مشخص و معین است و می توان آن ها را شمارش کرد. وقف بر این اشخاص را «وقف خاص» می نامند. در وقف خاص، واقف دقیقا مشخص می کند که چه کسانی از منافع مال موقوفه بهره مند خواهند شد. این افراد می توانند خویشاوندان، فرزندان، سادات، یا هر گروه مشخص دیگری باشند.
شرایط و احکام ویژه وقف خاص:
- نیاز به قبض و قبول: در وقف خاص، قبض (تحویل مال به موقوف علیهم یا متولی) و قبول (پذیرش وقف توسط موقوف علیهم یا نماینده آن ها) از شرایط صحت وقف است. اگر موقوف علیهم کبیر و رشید باشند، خودشان باید قبول و قبض کنند. اگر صغیر یا مجنون باشند، ولی یا قیم آن ها این وظیفه را بر عهده می گیرد.
- لزوم وجود و اهلیت: موقوف علیهم در زمان عقد وقف باید وجود داشته باشند (به جز موارد استثنایی مانند جنین که در ادامه توضیح داده می شود) و اهلیت تملک منافع را دارا باشند.
- مثال های کاربردی: وقف بر فرزندان واقف، وقف بر سادات یک خانواده مشخص، وقف بر دانشجویان نخبه یک دانشگاه معین.
موقوف علیهم غیرمحصور (وقف عام)
موقوف علیهم غیرمحصور به اشخاص یا جهاتی گفته می شود که تعدادشان نامحدود و غیرقابل شمارش است یا به صورت کلی مطرح شده اند. وقف بر این اشخاص یا جهات را «وقف عام» می نامند. در وقف عام، هدف واقف، انتفاع عموم مردم یا گروه های کلی جامعه است و افراد مشخصی مد نظر نیستند.
شرایط و احکام ویژه وقف عام:
- عدم نیاز به قبول: در وقف عام، به دلیل غیرمعین بودن موقوف علیهم، قبول توسط آن ها شرط صحت وقف نیست. قبض و تصرف متولی یا حاکم شرع برای تحقق وقف کفایت می کند.
- مدیریت توسط سازمان اوقاف: در بسیاری از موارد وقف عام، اگر واقف متولی خاصی را تعیین نکرده باشد، سازمان اوقاف و امور خیریه عهده دار وظیفه تولیت و اداره وقف خواهد بود.
- مثال های کاربردی: وقف بر فقرا، وقف بر ایتام، وقف بر مساجد، وقف برای ساخت مدرسه یا بیمارستان.
جدول مقایسه جامع وقف عام و وقف خاص
تفاوت های کلیدی بین وقف عام و وقف خاص را می توان در جدول زیر مشاهده کرد:
| ویژگی | وقف خاص (موقوف علیهم محصور) | وقف عام (موقوف علیهم غیرمحصور) | 
|---|---|---|
| تعریف موقوف علیهم | افراد مشخص و قابل شمارش (مانند فرزندان، خانواده) | افراد نامحدود یا جهات کلی (مانند فقرا، ایتام، مساجد) | 
| لزوم قبول | بله، توسط موقوف علیهم یا نماینده قانونی آن ها | خیر، نیاز به قبول موقوف علیهم نیست | 
| لزوم وجود موقوف علیهم | بله، در حین عقد (به جز استثنائات) | خیر، جهات کلی مطرح هستند و وجود خاص فردی شرط نیست | 
| مدیریت (در صورت عدم تعیین متولی) | توسط حاکم شرع یا مراجع ذی صلاح | توسط سازمان اوقاف و امور خیریه | 
| مصداق | وقف بر اولاد، وقف بر سادات خاص | وقف بر فقرا، وقف بر مساجد، وقف بر درمان بیماران | 
شرایط قانونی موقوف علیهم (با استناد به قانون مدنی)
قانون مدنی ایران برای صحت عقد وقف و به تبع آن، برای موقوف علیهم، شرایطی را در نظر گرفته است که عدم رعایت آن ها می تواند به بطلان وقف منجر شود. این شرایط عمدتاً در مواد ۵۵ تا ۶۹ قانون مدنی مورد بحث قرار گرفته اند.
شرط وجود در حین عقد وقف
یکی از مهم ترین شرایط موقوف علیهم در وقف خاص، لزوم وجود آن ها در زمان انشاء وقف است. به این معنا که موقوف علیهم باید در لحظه جاری شدن صیغه وقف، موجودیت خارجی داشته باشند. وقف بر معدوم (کسی که وجود ندارد) به طور کلی باطل است؛ چرا که وقف برای ذی نفعی است که باید از منافع بهره مند شود و اگر وجود نداشته باشد، این بهره مندی محقق نمی گردد.
استثنائات: وقف برای معدوم به شرط وجود لاحق (جنین)
ماده ۶۹ قانون مدنی یک استثناء مهم را در این زمینه مطرح می کند: «وقف بر معدوم صحیح نیست مگر به تبع موجود.» این ماده به معنای آن است که اگر وقف بر معدومی باشد که قرار است بعداً موجود شود و این وقف به تبع وقف بر موجودی صورت گیرد، صحیح است. بارزترین و مهم ترین مصداق این استثناء، «وقف برای جنین» است. اگر واقف مالی را برای فرزندان خود وقف کند که شامل فرزندی که در شکم مادر است (جنین) نیز می شود، این وقف صحیح است، به شرط آنکه جنین زنده متولد شود. در این حالت، جنین به تبع خواهر و برادران موجود خود، موقوف علیهم محسوب می شود.
برای مثال، اگر پدری خانه ای را وقف فرزندان خود کند و در زمان وقف، همسرش باردار باشد، فرزند در شکم مادر (جنین) به شرط زنده متولد شدن، مشمول وقف خواهد بود. اگر جنین سقط شود یا مرده به دنیا آید، سهم او از وقف باطل می گردد.
شرط معین و مشخص بودن
در وقف خاص (موقوف علیهم محصور)، موقوف علیهم باید کاملاً معین و مشخص باشند، به گونه ای که هیچ ابهامی در تعیین هویت آن ها وجود نداشته باشد. یعنی واقف باید به وضوح ذکر کند که چه کسی یا چه کسانی، ذی نفع وقف هستند. ابهام در تعیین موقوف علیهم در وقف خاص، موجب بطلان وقف می شود.
- مثال: اگر واقف بگوید: «این خانه را بر فقرا وقف کردم»، این وقف، وقف عام است و نیازی به تعیین فردی نیست. اما اگر بگوید: «این خانه را بر یکی از فقرا وقف کردم»، به دلیل عدم تعیین، وقف باطل است. یا اگر بگوید: «این زمین را وقف مسجد نمودم»، باید مشخص کند که منظور کدام مسجد و در کدام محله است تا ابهام برطرف شود.
در وقف عام (موقوف علیهم غیرمحصور)، نیازی به تعیین تک تک اشخاص نیست و کلیت کفایت می کند. مثلاً وقف بر «عموم فقرا» یا «دانشجویان نیازمند»، به دلیل ماهیت عام، نیازی به تعیین مشخصات افراد ندارد.
شرط اهلیت تملک منافع
موقوف علیهم باید اهلیت قانونی برای تملک و بهره برداری از منافع مال موقوفه را داشته باشند. این اهلیت شامل عاقل و بالغ بودن برای اشخاص حقیقی و اهلیت قانونی برای اشخاص حقوقی است. منظور از «اهلیت تملک منافع» این است که موقوف علیهم بتوانند به صورت قانونی از عواید و درآمدهای مال موقوفه بهره برداری کنند، نه اینکه مالک عین مال شوند.
ماده ۶۱ قانون مدنی: «وقف بر نفس به این معنی که واقف خود را موقوف علیه قرار دهد، باطل است. مگر اینکه وقف بر نفس، تبعی باشد. مثلا وقف بر فقرا و مساکین که واقف نیز جزء آن ها باشد.»
این ماده تأکید می کند که وقف بر نفس (واقف) باطل است، مگر اینکه واقف جزئی از یک گروه بزرگ تر و عام باشد که وقف برای آن ها صورت گرفته است (مثل وقف بر فقرا که واقف هم فقیر است). این موضوع اهمیت اهلیت تملک منافع توسط شخص ثالث را نشان می دهد و از سوءاستفاده از نهاد وقف جلوگیری می کند.
بنابراین، موقوف علیهم مالک «عین» موقوفه نمی شوند، بلکه مالک «منافع» آن هستند و حق استفاده و بهره برداری از درآمدها و عواید آن را مطابق نیت واقف و قوانین موجود دارند.
حقوق و وظایف موقوف علیهم
همان طور که موقوف علیهم از جایگاه ویژه ای در عقد وقف برخوردارند، دارای حقوق و وظایف مشخصی نیز هستند که شناخت آن ها برای حفظ سلامت وقف و تضمین اجرای صحیح نیت واقف ضروری است.
حقوق موقوف علیهم
موقوف علیهم به عنوان بهره برندگان اصلی وقف، از حقوقی برخوردارند که مهم ترین آن ها به شرح زیر است:
- حق استفاده از منافع موقوفه: این اصلی ترین حق موقوف علیهم است که شامل بهره برداری از درآمدها، عواید و فواید مال موقوفه مطابق با نیت واقف و شرایط مقرر در وقف نامه است. مثلاً اگر ملکی برای سکونت موقوف علیهم وقف شده باشد، حق سکونت دارند.
- حق اطلاع از وضعیت وقف: موقوف علیهم حق دارند از چگونگی اداره مال موقوفه، میزان درآمدها و نحوه صرف آن ها توسط متولی مطلع شوند. این حق به آن ها امکان می دهد تا از حسن انجام وظایف متولی اطمینان حاصل کنند.
- حق نظارت بر عملکرد متولی (در برخی موارد): در بعضی از وقف نامه ها یا با توجه به ماهیت وقف، موقوف علیهم ممکن است حق نظارت بر عملکرد متولی را داشته باشند تا اطمینان حاصل شود که متولی بر اساس نیت واقف عمل می کند.
- حق اقامه دعوا در صورت تضییع حقوق: اگر متولی از وظایف خود تخلف کند، در مدیریت وقف کوتاهی نماید، یا حقوق موقوف علیهم را تضییع کند، موقوف علیهم یا نماینده قانونی آن ها حق دارند که از طریق مراجع قضایی علیه متولی اقامه دعوا کرده و حقوق خود را پیگیری کنند.
وظایف موقوف علیهم
در کنار حقوق، موقوف علیهم دارای وظایفی نیز هستند که عمدتاً جنبه حفاظتی و تبعیتی دارند:
- رعایت نیت و شرایط واقف: موقوف علیهم موظفند که در بهره برداری از منافع موقوفه، کاملاً به نیت واقف و شرایطی که در وقف نامه قید شده، پایبند باشند و از آن تخطی نکنند.
- عدم تصرف در عین موقوفه: از آنجا که موقوف علیهم مالک عین موقوفه نیستند، حق هیچ گونه تصرفی در اصل مال (مثل فروش، رهن، یا تخریب) را ندارند. وظیفه آن ها صرفاً بهره برداری از منافع است.
- نگهداری از مال موقوفه (در صورت لزوم): در مواردی که موقوف علیهم به طور مستقیم از عین موقوفه استفاده می کنند (مانند سکونت در یک خانه وقفی)، وظیفه دارند در حد متعارف، از آن نگهداری کرده و از ورود خسارت به آن جلوگیری کنند.
- همکاری با متولی و حفظ منافع وقف: موقوف علیهم باید در راستای حفظ و افزایش منافع وقف با متولی همکاری کرده و از هر اقدامی که به وقف ضرر برساند، خودداری کنند.
رعایت این حقوق و وظایف متقابل، ضامن پایداری و صحت اجرای نیت واقف در بلندمدت و حفظ این نهاد مقدس است.
پرسش های متداول در مورد موقوف علیهم
با توجه به پیچیدگی های حقوقی و ماهیت وقف، پرسش های متعددی در مورد موقوف علیهم مطرح می شود که در ادامه به برخی از مهم ترین آن ها پاسخ می دهیم.
آیا وقف بر شخص حقوقی (مانند دانشگاه یا بیمارستان) صحیح است؟
بله، وقف بر اشخاص حقوقی مانند دانشگاه ها، بیمارستان ها، موسسات خیریه، مساجد یا مدارس صحیح و معتبر است. در این موارد، شخص حقوقی به عنوان موقوف علیهم در نظر گرفته می شود و منافع مال موقوفه مطابق با اساسنامه و اهداف آن شخص حقوقی و البته نیت واقف، صرف خواهد شد. به عنوان مثال، وقف بر دانشگاه برای تامین هزینه تحصیل دانشجویان یا وقف بر بیمارستان برای کمک به بیماران نیازمند، کاملاً قانونی و رایج است.
اگر موقوف علیهم (در وقف خاص) فوت کند، تکلیف وقف چیست؟
تکلیف وقف در صورت فوت موقوف علیهم در وقف خاص، بستگی به شرایط وقف نامه و ترتیباتی دارد که واقف برای بعد از فوت ذی نفعان اصلی تعیین کرده است. اگر واقف برای طبقات بعدی موقوف علیهم شرطی گذاشته باشد (مثلاً وقف بر فرزندان و پس از آن ها بر نوه ها)، منافع به طبقه بعدی منتقل می شود. اگر در وقف نامه چنین ترتیبی پیش بینی نشده باشد و موقوف علیهم منحصر به فرد فوت کند، منافع وقف به طبقه ای از موقوف علیهم که پس از این اشخاص قرار دارند (اگر پیش بینی شده باشد) یا به ورثه موقوف علیهم نمی رسد، بلکه ممکن است وقف باطل شده و مال به واقف یا ورثه او بازگردد (در صورت عدم وجود سایر شرایط و مصارف).
آیا واقف می تواند موقوف علیهم را تغییر دهد؟
خیر، پس از اینکه عقد وقف به صورت صحیح و شرعی منعقد شد، واقف حق تغییر موقوف علیهم را ندارد. وقف یک عقد لازم است و پس از تمامیت آن، واقف دیگر مالک مال موقوفه محسوب نمی شود و نمی تواند در ارکان آن از جمله موقوف علیهم، تغییری ایجاد کند. این قاعده به منظور حفظ ثبات و پایداری وقف و تضمین اجرای نیت واقف در بلندمدت است. البته، واقف می تواند در حین انشاء وقف، شرایطی را برای تغییر نحوه بهره برداری از منافع یا حتی تغییر متولی در صورت لزوم، در وقف نامه پیش بینی کند، اما این به معنای تغییر کامل موقوف علیهم نیست.
اگر موقوف علیهم متعدد باشند، چگونه از منافع وقف استفاده می کنند؟
اگر موقوف علیهم متعدد باشند (مانند وقف بر فرزندان)، نحوه استفاده از منافع وقف باید در وقف نامه توسط واقف مشخص شود. واقف می تواند تعیین کند که منافع به صورت مساوی بین آن ها تقسیم شود، یا بر اساس سهم بندی خاصی (مثلاً سهم پسر دو برابر دختر)، یا بر اساس نیاز هر یک. اگر واقف در این خصوص تصریحی نکرده باشد، منافع به تساوی بین موقوف علیهم تقسیم می شود، مگر اینکه عرف یا قوانین خاصی خلاف آن را ایجاب کند. متولی وظیفه دارد طبق نیت واقف و قانون، منافع را به موقوف علیهم برساند.
سرنوشت وقف در صورت نداشتن شرایط قانونی موقوف علیهم چیست؟
همان طور که پیش تر گفته شد، وجود و تعیین صحیح موقوف علیهم یکی از ارکان اصلی عقد وقف است. اگر موقوف علیهم دارای شرایط قانونی نباشند (مثلاً در وقف خاص، معدوم باشند و استثنائی هم شامل حالشان نشود، یا کاملاً مبهم باشند)، وقف باطل خواهد بود. در این صورت، مال از مالکیت واقف خارج نشده و وقف محقق نمی گردد. به عبارت دیگر، مال همچنان در ملکیت واقف باقی می ماند و اگر واقف فوت کرده باشد، به ورثه او منتقل می شود.
نتیجه گیری و جمع بندی
مفهوم موقوف علیهم، به عنوان یکی از ارکان سه گانه اصلی عقد وقف، نقش حیاتی و غیرقابل انکاری در تحقق و پایداری این نهاد حقوقی-شرعی دارد. موقوف علیهم، در واقع همان اشخاص یا جهاتی هستند که مال به نفع آن ها وقف شده و منافع حاصل از عین موقوفه به ایشان اختصاص می یابد.
در این مقاله به تفصیل به این موضوع پرداختیم و روشن شد که موقوف علیهم، ذی نفعانی هستند که مالک عین مال موقوفه نمی شوند، بلکه صرفاً حق استفاده از منافع آن را دارند. همچنین، تفاوت های اساسی میان موقوف علیهم محصور (در وقف خاص) و غیرمحصور (در وقف عام) را بررسی کرده و شرایط قانونی لازم برای صحت وجود موقوف علیهم را بر اساس قانون مدنی تبیین نمودیم. لزوم وجود موقوف علیهم در حین عقد (با استثنای وقف بر جنین)، معین و مشخص بودن (در وقف خاص) و اهلیت تملک منافع، از مهم ترین این شرایط به شمار می روند. آگاهی از حقوق و وظایف موقوف علیهم نیز برای حفظ سلامت وقف و جلوگیری از تضییع حقوق ذی نفعان، از اهمیت بالایی برخوردار است.
درک صحیح مفهوم موقوف علیهم نه تنها برای واقفین در جهت انجام وقف صحیح و پایدار، بلکه برای متولیان اوقاف در راستای اجرای دقیق نیت واقف و برای عموم مردم و حقوقدانان به منظور شناخت کامل این نهاد اجتماعی-حقوقی، ضروری است. به دلیل پیچیدگی ها و جزئیات حقوقی خاص در هر وقف نامه، همواره توصیه می شود قبل از اقدام به وقف یا در صورت بروز هرگونه ابهام، از مشاوره حقوقی تخصصی بهره مند شوید تا از صحت و نفوذ وقف اطمینان حاصل گردد و نیت خیر واقف به بهترین نحو محقق شود.