هسته ارتباطی این مذاکره؛ کاهش ریسک

هسته ارتباطی این مذاکره؛ کاهش ریسک

درس های ارتباطات به عنوان میان رشته علوم و عرصه های دیگر این آموزه را گوشزد می کند که اقتصاد و سباست – دو عرصه بسیار «پر ریسک» در ایران – به سرمایه ارتباطی و اجتماعی – بیش از پول و امکانات نیاز دارد؛ این مذاکره شایسته است به این نتیجه منتهی شود که ریسک در اقتصاد و سیاست ایران تا آن جا کاهش یابد که «امکان های تازه» و «فرصت های نوین» پدید آید و سپس «ثبات» جایگزین شود؛ جایگزین چه امری؟ ریسک بالا متأسفانه. امری که تاکنون «نفس اقتصاد ملی» را از یک سوی و «نرخ مشارکت و سرمایه اجتماعی» را از دیگر سوی گرفته است؛ به شدت.

قدری صریح تر و البته صادقانه این است که ثبات به جای ریسک حق مسلم ماست؛ شناخت این «حق های مسلم» نیازمند «پنجره تازه» است به گمانم. بی تردید.

دوم) هسته سه گانه این مذاکرات – فارغ از شکل مستقیم و غیرمستقیم آن – از دید امریکای ترامپ و متحدانش – به ویژه با جنگ تعرفه ها یک ترکیب پارادوکسیکال و یا دوگانه پدید آورده و در برابر هیات ایرانی قرار داده است؛ همان گونه که ما در حاکمیت نسبت به امریکا دیدگاه یکسانی نداریم آن ها هم دچار چندگانگی نسبت به ایران هستند. یعنی چه؟ دقیقاً این که برخی ها در کاخ سفید دنبال جنگ و تنش هستند و تیم سرمایه گذاران دنبال توافق و صلح و سرانجام سرمایه گذاری در ایران.

این ترکیب نه چندان همگون در کاخ سفید جدای از مذاکرات هسته ای «امنیت منطقه» را هم مدنظر دارد. امری که ایران با آن «فعلاً» موافقتی ندارد که جزو مذاکرات باشد. بی تردید ایران اما می تواند از پارادوکس موجود در کاخ سفید بهره لازم را ببرد و از گسترده شدن دایره مذاکره نهراسد و پا پس نکشد؛ زیرا نتیجه مهم تر از خود مذاکره است.

بنابراین تقویت «جناح سرمایه گذاران» در برابر «جناح تندروها» درست همان نقطه ای است که مواضع ما را تقویت خواهد کرد و به کسب امتیازات بالاتر در چارچوب دوگانه منافع ملی – امنیت ملی منتهی خواهد شد.

جالب است بدانیم ارزیابی ها نشان از آن دارد که ترامپ به جریان سرمایه گذاران نزدیک تر است تا رادیکال های جنگ طلب کاخ سفید.

سوم) حفظ ابتکار عمل تهران در پاسخ احتمالی مثبت به موضوعات غیرهسته ای این دور از مذاکرات کار پیچیده و البته هوشمندانه ای است؛ اما ناشدنی نیست.

فراموش نکنیم باقی ماندن استخوان لای زخم – پس از ۴۵ سال – بین ایران و امریکا «توافق سست» را به دنبال خواهد داشت که با کمترین تنشی از بین می رود.

الان وقت حل جدی تر تنش های موجود به جز موضوع هسته ای نیز هست.

آخر) سرمایه گذاری و قراردادهای همکاری میان دو کشور هر توافقی را در هر سطحی «تضمین» می کند؛ راهی جز این هم وجود ندارد. البته که در قراردادها منافع طرفین در نظر گرفته می شود و باید هم گرفته شود؛ منتها توافق گام اول و انعقاد همکاری های اقتصادی – به ویژه در عرصه های زیرساختی و سپس فناوری و هوش مصنوعی گردشگری و آینده انرژی منطقه – در گام دوم دست ما را در مقایسه با کشورهای رقیب و همسایه بالاتر خواهد بُرد؛ این جدای از یک ضرورت استراتژیک سبب بازگشت جدی ایران به معادلات غیراقتصادی نیز می شود؛ ریسک را به حداقل می رساند و ایران در سال ۲۰۳۰ در جایگاهی متفاوت خواهد نشست. شک نکنیم.

یادمان باشد که «ظرفیت های این کشور» غیرقابل تصور است. ظرفیت هایی که آن ها هم حق مسلم ماست؛ برای ساختن آینده ای روشن البته. از هوای پاک گرفته تا بازگشت نخبگان به کشور. تمام.

مجید رضاییان/استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم

۵۷۵۷

هسته ارتباطی این مذاکره؛ کاهش ریسک

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "هسته ارتباطی این مذاکره؛ کاهش ریسک" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "هسته ارتباطی این مذاکره؛ کاهش ریسک"، کلیک کنید.