راهبرد جدید بایدن برای خـاورمیانه/ پذیرش کشور فلسطینی
به گزارش آژیراک، درست 8 روز پیش از حمله طوفان الاقصی که در جریان آن، شبه نظامیان حماس با همراهی گروه هم پیمان خود، جهاد اسلامی، در بامداد 7 اکتبر حصار مرزی اطراف نوار غزه را ویران کرده و وارد اسراییل شدند، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در سخنرانی خود در جشنواره آتلانتیک، فهرست بلندبالایی از تحولات مثبت در خاورمیانه را برشمرد که به دولت ایالات متحده اجازه می داد بر مناطق و مشکلات دیگر تمرکز کند. سالیوان بر همین مبنا نیز نتیجه گرفت که «منطقه خاورمیانه امروز ساکت تر از دو دهه گذشته است». سکوت مورد اشاره این سیاستمدار مطرح آمریکایی اما تنها یک هفته دوام آورد تا پنجاهمین سالگرد حمله غافلگیرکننده اعراب علیه اسراییل، با تحولی همراه شود که به 11 سپتامبر جدید شهرت یافت تا کاخ سفید به دنبال استراتژی جدید در قبال منطقه پرآشوب خاورمیانه باشد.
به گزارش هم میهن، نشانه های اولیه از این دکترین تازه، در همان روزها و هفته های نخست پسا7اکتبر در مقاله رییس جمهور آمریکا در واشنگتن پست و سخنرانی هماهنگ کننده خاورمیانه و شمال آفریقای شورای امنیت ملی ایالات متحده در مجمع منامه مشخص شد.
جو بایدن در مقاله خود با عنوان «آمریکا از چالش پوتین و حماس عقب نشینی نخواهد کرد» که 18 نوامبر منتشر شد، نوشت: «امروز، جهان با یک نقطه عطف مواجه است؛ جایی که انتخاب های ما – از جمله در بحران های اروپا و خاورمیانه – جهت آینده را برای نسل های آینده تعیین خواهد کرد… پوتین و حماس هر دو در حال مبارزه برای محو دموکراسی همسایه از روی نقشه هستند. پوتین و حماس هر دو امیدوارند که ثبات و یکپارچگی منطقه ای گسترده تر را از بین ببرند و از بی نظمی ناشی از آن بهره ببرند. آمریکا نمی تواند و نخواهد گذاشت که این اتفاق برای منافع امنیت ملی خودمان و به نفع کل جهان بیفتد».
رییس جمهور آمریکا در بخش دیگر مقاله خود، با بیان اینکه «ما محکم در کنار مردم اسراییل ایستاده ایم که از خود در برابر نیهیلیسم حماس دفاع می کنند»، نوشت: «مردم فلسطین سزاوار یک کشور مستقل و آینده ای عاری از حماس هستند». بایدن همچنین تاکید کرد که «راه حل دوکشوری تنها راه تضمین امنیت بلندمدت مردم اسراییل و فلسطین است. اگرچه در حال حاضر ممکن است به نظر برسد که این آینده هرگز دورتر از این نبوده است، این بحران اما آن را بیش از هر زمان دیگری ضروری کرده است».
در نشست امسال مجمع منامه نیز که از 17 تا 19 نوامبر در پایتخت بحرین برگزار شد، برت مک گورک، هماهنگ کننده خاورمیانه و شمال آفریقای شورای امنیت ملی ایالات متحده گفت: «زمانی که یک سال پیش روی این صحن ایستادم، در مورد ستون های سیاست های جو بایدن، رییس جمهور آمریکا در این منطقه بحث کردم؛ ستون هایی که شامل مشارکت، دیپلماسی و تنش زدایی، بازدارندگی، یکپارچگی و ارزش های دموکراتیک است. این پنج اصل، رویکرد ما را به این منطقه، از پایان دادن به جنگ در یمن، تا مقابله با ایران و پایه گذاری برای منطقه ای یکپارچه تر، باثبات تر، صلح آمیزتر و مرفه تر هدایت کرده است. این پنج اصل رویکرد ما را به بحران کنونی غزه هدایت کرده اند. البته این بحران بخش هایی از این اصول را تهدید می کند. در واقع، بخشی از هدف حماس و دیگران در 7 اکتبر این بود که آینده باثبات و صلح منطقه ای را به هم بزنند.» این مقام کاخ سفید افزود:«ایالات متحده از دوستان خود حمایت می کند؛ به ویژه در صورت تهدید یا حمله. در این مورد، پشتیبانی ما از اسراییل صرفاً در برابر تهدید حماس نیست بلکه این پشتیبانی به ضرورت بر تهدیدهای دیگری از جمله حزب الله، سایر گروه های مورد حمایت ایران و خود ایران متمرکز است».
توماس فریدمن در یادداشتی با عنوان «دکترین بایدن برای خاورمیانه در حال شکل گیری و بزرگ است»، می نویسد: «من درباره گسترش بحران در خاورمیانه به دو موضوع اعتقاد دارم. استراتژی جدید دولت بایدن برای مقابله با جنگی چندجانبه که غزه، ایران، اسراییل و منطقه را درگیر می کند؛ در شرف زاده شدن است؛ آنچه که امیدوارم «دکترین بایدن» باشد و بتواند جدیت و پیچیدگی شرایط خطرناک موجود را درک کند. اگر این دکترین کلان و جسورانه نباشد، بحران در منطقه را به گونه ای تشدید خواهد کرد که در آن، موقعیتِ ایران تقویت، اسراییل منزوی و توانایی آمریکا برای اثرگذاری بر تحولات منطقه تضعیف خواهد شد. بنیان دکترین بایدن، آنگونه که در مقاله من در قالب همگرایی تفکر استراتژیک و برنامه ریزی تعریف شده است، بر سه مسیر به هم پیوسته، استوار شده است: مسیر نخست، موضعی مستحکم و قاطع در برابر ایران است؛ از جمله یک انتقام نظامی شدید علیه گروه های نیابتی و عوامل مورد حمایت ایران که در حمله به پایگاه آمریکا در اردن نقش داشته اند؛ حمله ای که سبب کشته شدن سه سرباز آمریکایی شد. مسیر دوم، یک ابتکار دیپلماتیک بی سابقه برای پذیرش کشور فلسطینی است. این ابتکار به معنای پذیرش یک دولت غیرنظامی فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه است؛ دولتی که دارای نهادها و توانمندی های امنیتی تعریف شده و قابل اطمینان است، تا از این مسیر، تداوم این دولت و عدم تهدید علیه اسراییل تضمین شود. مقامات دولت بایدن با کارشناسان داخل و خارج از دولت آمریکا درباره اشکال مختلفی که طرح به رسمیت شناختن کشور فلسطین ممکن است داشته باشد، مشورت کرده اند. مسیر سوم، اتحاد امنیتی گسترده آمریکا و عربستان سعودی است؛ این مسیر سوم، عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسراییل را نیز شامل می شود؛ البته به شرطی که اسراییل آماده پذیرش روند دیپلماتیک منتهی به تشکیل یک کشور غیرنظامی فلسطین به رهبری تشکیلات خودگردان فلسطینی باشد».
فریدمن تاکید می کند که «اگر دولت بایدن بتواند این سه مسیر را با یکدیگر ترکیب کند، (که اگرِ بزرگی است) دکترین بایدن می تواند به بزرگترین تغییر استراتژیک در منطقه از زمان پیمان کمپ دیوید در سال 1979 تبدیل شود. موفقیت دکترین بایدن در گرو پیوند این سه مسیر به یکدیگر است».
مواجهه با ایران
ویلیام برنز، 30 ژانویه (10 آژیراک) در یادداشتی در Foreign Affairs نوشت: «کلید امنیت اسراییل – و منطقه – نحوه مواجهه با ایران است. ایران به واسطه بحران جسورتر شده و به نظر می رسد آماده است تا آخرین گروه نیابتی منطقه ای خود بجنگد و همزمان هم برنامه هسته ای خود را گسترش دهد و تجاوز روسیه را ممکن سازد. در ماه های پس از 7 اکتبر، حوثی ها، گروه متحد با ایران، حمله به کشتی های تجاری در دریای سرخ را آغاز کردند، همزمان خطرات تشدید تنش در جبهه های دیگر همچنان وجود دارد.»
دو هفته پس از آغاز جنگ در فلسطین، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در بیانیه ای اعلام کرد، به سبب «تنش های فزاینده ای که ایران و نیروهای نیابتی اش در سراسر خاورمیانه» دامن زدند، سامانه های پیشرفته دفاع ضدموشکی به منطقه ارسال خواهد کرد. وزیر دفاع آمریکا همچنین از دستور «آماده سازی» برای «استقرار» نیروهای بیشتر آمریکایی در منطقه خبر داده است. بنابر اعلام پنتاگون سامانه دفاعی تاد (THAAD) و همچنین سامانه موشکی دفاع هوایی پاتریوت (Patriot) از جمله تجهیزاتی است که به زودی به خاورمیانه ارسال خواهد کرد. از آن زمان، با توجه به آنکه ایالات متحده، گروه های مقاومت در خاورمیانه را نیروهای نیابتی ایران می داند و بارها اعلام کرده که مسیولیت اقدامات این گروه ها متوجه جمهوری اسلامی ایران است، تنش در روابط تهران و واشنگتن به رغم عدم تمایل دو طرف، به صورت روزانه افزایش یافت و اوج آن نیز حمله پهپادی مقاومت عراق به پایگاه آمریکا در مرز اردن و سوریه بود که در نتیجه آن، سه نیروی نظامی آمریکایی کشته و دست کم 34 نفر دیگر زخمی شدند. این حمله پهپادی که پس از آنکه مواضع ایالات متحده از زمان آغاز جنگ در غزه بارها در عراق و سوریه مورد حمله قرار گرفته بود، انتقادات فراوانی را متوجه دولت جو بایدن کرد.
دولت ایالات متحده در پاسخ به حمله پهپادی به مقر نیروهای این کشور موسوم به برج 22 که در شمال شرق اردن، نزدیک مرز سوریه واقع شده است، اعلام کرد، پاسخ این کشور «طی چند روز و با حمله به اهداف متعدد خواهد بود» و در نهایت نیز مواضعی در سوریه و عراق را هدف حمله قرار داد.
The Hill در گزارشی با عنوان «استراتژی گفت وگوی سخت و بدون اقدام بایدن هیچ احترامی از سوی ایران برای او به همراه نداشته است»؛ با انتقاد از سیاست رییس جمهور ایالات متحده در قبال ایران، می نویسد:«به نظر می رسد که ایران قوانین را دیکته می کند و کاخ سفید بایدن با ملایمت از آن اطاعت می کند. فلج شدن بایدن دیگر فقط در اوکراین یک مشکل نیست؛ اکنون ایران را نیز شامل می شود. ترس دولت از برانگیختن یک جنگ گسترده تر در خاورمیانه بر توانایی فرماندهی مرکزی ایالات متحده برای پاسخ به بیش از 160 حمله ای که نیروهای نیابتی ایران علیه پایگاه های ایالات متحده در سراسر منطقه انجام داده اند، تاثیر گذاشته است و همچنان اعضای خدمات آمریکایی را در معرض خطر قرار می دهد».
دولت بایدن پیش از 7 اکتبر درحالی که از بازگشت به برجام ناکام مانده بود، به یک دیپلماسی سطح پایین در قبال ایران رو آورد و برای کنترل تنش و عبور از انتخابات ریاست جمهوری، تفاهم های شکننده ای با جمهوری اسلامی ایران حاصل شد که در قالب آن، تهران انباشت اورانیوم غنی شده اش را کُند و آمریکا هم اِعمال تحریم ها را آسان کرد. صادرات روزانه نفت ایران از حدود 380 هزار بشکه در سال 2020 به یک ونیم میلیون بشکه کنونی رسیده که البته عمدتاً به چین و به واسطه میانجی هایی در سایه صورت می گیرد. همچنین این تفاهم ها به آزادی پنج آمریکایی بازداشتی در ایران و رفع انسداد شش میلیارد دلار از دارایی های ایران در کره جنوبی منجر شد که تحولات پس از جنگ موجب شد تا شواهد حاکی از انسداد مجدد آن ها در قطر باشد.
پذیرش کشور فلسطینی
روزنامه نیویورک تایمز روز پنجشنبه هفته گذشته به نقل از منابع خود مدعی شده که دولت جو بایدن ممکن است به زودی کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد. آکسیوس نیز اول بهمن ماه در خبری فاش کرد، دولت آمریکا قصد دارد برای عادی سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی تلاش کند؛ مشروط بر این که تل آویو با تشکیل کشور مستقل فلسطین موافقت کند.
NBC News در گزارشی با عنوان «به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط ایالات متحده چه معنایی خواهد داشت؟» نوشت: «برای چندین دهه، ایالات متحده راه حل دودولتی را برای درگیری در خاورمیانه مطرح کرده است، اما به طور رسمی یک کشور مستقل فلسطین را به رسمیت نمی شناسد که ممکن است در شرف تغییر باشد. یک مقام ارشد دولت به ان بی سی نیوز گفت، دولت بایدن در حال طراحی گزینه هایی برای اعمال این سیاست پس از جنگ کنونی اسراییل در غزه است؛ اقدامی که می تواند قدرت سیاسی، قانونی و نمادینی را برای فلسطینی ها ایجاد کند و بر فشار بین المللی بر اسراییل برای مشارکت در مذاکرات برای صلح بلندمدت بیافزاید.»
یکی از اعضای پارلمان فلسطین در واکنش به این خبر گفت: «به رسمیت شناختن، یک هدف دیرینه برای فلسطینی ها و حامیان آنها است که به مشروعیت سیاسی و بین المللی و همچنین نفوذ نمادین در دشوارترین درگیری ها می بخشد. اما با توجه به افزایش تعداد کشته ها در غزه، بسیاری از فعالان کهنه کار می گویند این فشار بی معنی است، درحالی که ایالات متحده به حمایت مالی و تسلیحاتی اسراییل ادامه می دهد، از آن در برابر سرزنش بین المللی به خاطر کارزار نظامی اش که در آن بیش از 27000 نفر کشته شده اند، محافظت می کند».
مصطفی برغوثی، رهبر حزب ابتکار ملی فلسطین افزود: «ما مدت هاست که خواستار به رسمیت شناختن کشور فلسطین بوده ایم». این سیاستمدار کهنه کار در یک مصاحبه تلفنی گفت:«بیانیه آمریکا هیچ معنایی ندارد مگر اینکه با سه چیز مرتبط باشد». وی پایان اشغالگری اسراییل، حذف شهرک های آن در کرانه باختری اشغالی و توافق در مورد اینکه مرزهای کشور فلسطین چگونه خواهد بود را فهرست کرد. او می گوید که در واقع، ایالات متحده «هر کاری را برای تشویق اسراییل به تجاوزات خود انجام داده است».
احمد تیبی، سیاستمدار فلسطینی در پارلمان اسراییل و مشاور سابق یاسر عرفات، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین که در سال 2004 درگذشت، با این موضع برغوثی همراه بود. تیبی گفت: «پرزیدنت بایدن می تواند و باید جنگ را متوقف کند، از جنگ جلوگیری کند، اما با این حال او کار دیگری انجام می دهد؛ او به اسراییل مهمات می دهد تا جنگ را ادامه دهد». تیبی حتی در مورد اینکه آیا کاخ سفید واقعاً به یک کشور فلسطینی نگاه می کند یا خیر، تردید ایجاد کرد. وی افزود: «فلسطینی ها ناظر هستند که ایالات متحده در غزه چه می کند».
در خود اسراییل نظرات دودسته است؛ یک نظرسنجی جدید که روز سه شنبه توسط موسسه دموکراسی اسراییل منتشر شد، نشان می دهد که 59 درصد اسراییلی های یهودی با تشکیل دولت فلسطین به عنوان بخشی از توافق برای پایان دادن به جنگ مخالفند. در میان اسراییلی های عرب، 69 درصد از این پیشنهاد حمایت می کنند.
برخی، به ویژه در جناح راست اسراییل، نگران هستند که یک کشور فلسطینی ممکن است به عنوان سکوی پرتابی برای حملات آتی توسط شبه نظامیان فلسطینی و حامیان آن ها عمل کند که آشکارا می خواهند خود اسراییل را نابود کنند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، این ایده را رد کرد و گفت که یک کشور فلسطینی همسایه، با نیاز اسراییل به امنیت در تضاد است. نتانیاهو ماه گذشته گفته بود: «دولت اسراییل باید کنترل امنیتی بر کل سرزمین داشته باشد».
یکی از اعضای کابینه امنیتی وی و هم حزبی او در حزب لیکود، گیدیون سار، روز جمعه در شبکه ایکس نوشت:«به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی در بدترین حالت کوتاه مدت است» و افزود که چنین دولتی «بی شک به مبارزه مسلحانه علیه اسراییل ادامه خواهد داد». دیوید فریدمن، سفیر تندرو ایالات متحده در اسراییل در زمان دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق نیز در شبکه ایکس نوشت: «این به رسمیت شناختن حتی از حملات 7 اکتبر برای اسراییل ویرانگرتر خواهد بود.»
رسانه های اسراییلی روز جمعه گزارش دادند که اسراییل از به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه توسط آمریکا می ترسد؛ روزنامه معاریو در همین رابطه نوشت:«منابع سیاسی در اسراییل نگرانی خود را از فعالیت شدید دولت آمریکا برای ترویج ایده ایجاد یک کشور فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه تحت حکومتی واحد براساس آنچه که به عنوان اقتدار تازه فلسطین شناخته می شود، ابراز کردند». این روزنامه این اقدام کاخ سفید را «سونامی سیاسی» توصیف کرد.
بازگشت سعودی ها پای میز مذاکره
واکنش عربستان به آغاز عملیات طوفان الاقصی را شاید بتوان دور از انتظار دانست؛ ریاض که در ماه های پیش از آغاز دور تازه تنش در فلسطین اشغالی، با ورود به روند عادی سازی روابط با اسراییل، نخسین کشور پس از امارات، بحرین و مراکش در صف پیوستن به توافق ابراهیم بود و محمد بن سلمان، ولیعهد آن در شهریورماه توقف مذاکرات عادی سازی را تکذیب کرده بود، از نخستین کشورهایی بود که نسبت به جنگ حماس و اسراییل واکنش نشان داد. در همین چارچوب نیز عربستان سعودی تعلیق روند عادی سازی را اعلام کرد. براین اساس عنوان شد که ریاض به اطلاع واشنگتن رسانده است که هرگونه مذاکره در ارتباط با عادی سازی روابط با تل آویو یا هرگونه اقدامی در قبال آن را متوقف می کند.
در هفته های اخیر اما به نظر می رسد کاخ سفید خیز برداشته است تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری، تکلیف این پرونده باز خاورمیانه را روشن کرده و با کامل کردن پازل دکترین جو بایدن در کنار آغاز روند به رسمیت شناختن کشور فلسطینی و بازگرداندن آرامش هرچند کوتاه مدت در خاورمیانه به استقبال انتخابات برود.
دیوید ایگناشس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت: «ایالات متحده به اسراییل گفته است که توافق عادی سازی عربستان سعودی باید ظرف دو ماه آینده اجرایی شود. این مسیله تا حدی به این دلیل است که محمد بن سلمان به عنوان بخشی از پروسه عادی سازی، خواستار معاهده ای است که تضمین هایی مانند ناتو برای امنیت عربستان ارایه کند. از آنجایی که سال انتخاباتی در ایالات متحده است، چنین توافقی احتمالاً باید تا ماه ژوین و پیش از آنکه در سیاست مبارزات انتخاباتی مدفون شود، به تصویب سنا برسد. مارتین ایندیک، که پیش از این دو بار سفیر ایالات متحده در اسراییل بوده و شاید مطلع ترین ناظر ایالات متحده در مناقشه اسراییل و اعراب است، تحلیل جالبی برای توصیف قمار دیپلماتیک ایالات متحده ارایه می دهد. او می گوید:«بایدن می خواهد بی بی را وادار کند که یا این معامله را بپذیرد یا راه را برای تشکیل دولت دیگری در اسراییل باز کند؛ در هر صورت، ایالات متحده امیدوار است که بن بست شکسته شود.»
پادشاهی عربستان سعودی، چهارشنبه هفته گذشته با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که در سفر اخیر وزیر خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن به ریاض، واشنگتن را در جریان موضع ثابتش در خصوص برقراری روابط دیپلماتیک با تل آویو قرار داده است. در این بیانیه آمده است: «با توجه به مناقشات جاری میان عربستان سعودی و آمریکا در خصوص مسیر صلح عربی- اسراییلی و با توجه به آنچه که از زبان سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا [جان کربی] در این زمینه بیان کرد، تاکید می کنیم موضع پادشاهی عربستان سعودی در قبال موضوع فلسطین و ضرورت دستیابی مردم برادر فلسطین به حقوق مشروع خود ثابت بوده و خواهد بود».
ریاض با انتشار این بیانیه تاکید کرد که موضع قاطع خود در این خصوص را به دولت آمریکا اعلام و تاکید کرده: «تا زمانی که کشور مستقل فلسطین در مرزهای 1967 به پایتختی قدس شرقی تشکیل نشود و تجاوز اسراییل به غزه متوقف نشود و تمامی نیروهای اشغالگر اسراییل از نوار غزه خارج نشوند، روابط دیپلماتیکی با اسراییل برقرار نخواهد شد».
311311
راهبرد جدید بایدن برای خـاورمیانه/ پذیرش کشور فلسطینی
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "راهبرد جدید بایدن برای خـاورمیانه/ پذیرش کشور فلسطینی" هستید؟ با کلیک بر روی بین الملل، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "راهبرد جدید بایدن برای خـاورمیانه/ پذیرش کشور فلسطینی"، کلیک کنید.